جنگ به روایت تصویر/ عملیات کربلای یک / ادای دین

 
 
 
 
 
 


کلاه غنیمتی عراقی بر روی سرش خودنمایی می کرد، از بچه های رزمنده ای بود که در مرحله اول عملیات حضور داشت،( به طور معمول بعداز هر عملیات رزمنده ها به عقب منتقل می شدند تا استراحت و تجدید قوا کنند)، و حال دوباره مثل شیر برای ادامه عملیات آماده پیکار دیگر بود،از او پرسیدم:، حالا چرا کلاه عراقی به سر گذاشته ای دلاور؟" گفت: " تنها برای روحیه دادن است، والا احساس می کنم یک قابلمه روی سر م گذاشته ام"، از بذله گویی اش بچه های همراه خیلی خندیدند، و من هم برای اینکه این خاطره ثبت شود از او عکسی گرفتم...

این بار هدفم از گذاشتن این پست در پی نوشت هایم می آید:

پی نوشت:

1- مدتی پیش دوست آزاده و جانبازم برادر سعید رمضانعلی که در عملیات بدر با هم ،هم دسته بودیم ، به من زنگ زد، از شنیدن صدایش داشتم بال در می آوردم، ولی وقتی شنیدم برادر نازنینم حاج محمود کلهر (که افتخار همراهی با او را در عملیات بدر داشتم) جانباز نابینای 70 درصد پس از تحمل رنج و درد عارضه های شیمیایی هشت سال دفاع مقدس به درجه رفیع شهادت رسیده دلم لبریز از غم شد...کاش در هنگام وداع با یاران در کنارش بودم، مدتی بود که دستم به قلم نمی رفت، دیشب خوابش را دیدم، یکپارچه نور شده بود،گله مند بود،به من گفت:" سید یادت است از من طرحی کشیده بودی(تا قبل از اینکه به عنوان عکاس در جبهه ها حضور پیدا کنم، در گردان های رزمی بودم و قبل از عملیات از بچه های رزمنده در منطقه طراحی می کردم)، چراهیچوقت آن را به من ندادی"، بغض گلویم را گرفت، نمی دانستم چه بگویم، آخر حاج محمود چشمانش را از دست داده بود، طرح من به چه کارش می آمد... حالا چند روزی است که تمام خانه را روی سرم گذاشته ام تا آن طرح را پیدا کنم، پیدا نمی شود که نمی شود...

2- امروز بعداز ظهر در جلسه ای در خانه هنرمندان حضور داشتم، بنا بود با آقای سرسنگی  و چند نفر از مسئولین شهرداری صحبتی داشته باشم، که خانم هما روستا را دیدم، قبل از من درآنجا بود، نکته ی زیبایی در ارتباط با ادای دینش به رزمندگان گفت: " بازی در فیلم کرخه تا راین باعث شد تا احساس ادای دین نسبت به رزمندگان کنم، هنگامی که این فیلم در آمریکا اکران شده بود و من نیز به عنوان مهمان قرار بود در ارتباط با فیلم صحبت کنم،قبل از نمایش فیلم اکثر ایرانیان حاضر در سالن نمایش نسبت به من کم محلی می کردند، اما بعد از نمایش فیلم، همه ایستادند و خیلی دست زدند، یک خانم جوان هم  بعد از نمایش فیلم به من گفت :" من هم می خواهم برای مملکتم ادای دین کنم...تازه دکترا گرفته ام..." 

3- مدتی است برایم کامنت هایی می آید ، در مخالفت با بعضی از عکس های مجروحین و شهدا، چه جوابی می توانم بدهم، در طول جنگ هیچگاه هیچ عکسی از شهدا یا مجروحین منشر نکردم، بعد از جنگ نیز تا مدتها با خودم کلنجار می رفتم که این عکسها را منتشر کنم یا نه، ولی حالا احساس می کنم اگر این عکس ها جایی به ثبت نرسند ، چگونه می توان ادای دین کرد به عزیزانی که جانشان را در طبق اخلاص گذاشتند، تا یک وجب از خاک این میهن به دست دشمنان قسم خورده این نظام و دین و مملکت نیفتد...نسل سوم باید بداند چه اتفاقاتی برای حفظ این مرز و بوم افتاد...

منبع : وبلاگ " وصیت نامه "



نظرات شما عزیزان:

دورنا
ساعت23:40---11 خرداد 1391
سلام. مطالب خوبی گذاشتی.
به سایت ما هم سری بزن.
http://dorna7194.vcp.ir/


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








تاریخ: پنج شنبه 11 خرداد 1386برچسب:,
ارسال توسط جام جم

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی
ورود اعضا:

<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 208
بازدید دیروز : 99
بازدید هفته : 316
بازدید ماه : 307
بازدید کل : 197971
تعداد مطالب : 209
تعداد نظرات : 70
تعداد آنلاین : 1